همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی.
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی ...
محرمی ديگر از راه میرسد و بهار اشك ديگری بر عاشقان ولايت، كه در آن غبار از جانهای خسته خويش زدايند و وجودشان را به عطر حسينی معطر كنند.
محرمي كه با نام حسين پيوند خورده و با آمدنش فكرها و دلها متوجه روزي ميشود كه بزرگترين روزهاي مصيبت است.
اشكها در غم برترين انسانهاي عالم جاري ميشوند. وقتي كه فرشتگان آسماني بر حسين گريانند و پريان و پرندگان در زمين و هوا بر او نوحهگرند؛ آيا نبايد انسانها با اين آفريدگان همنوايي كنند و با يادآوري آنچه بر خاندان ولايت گذشت، گريه و نوحهاي هميشگي داشته باشند؟!
آسمان بر او گريسته است، چشم آسمان چهل روز در عزاي حسين گريان بود، آيا سزاست چشم زمينيان بر مصيبت او گريان نشود؟! در حالي كه قرنها پيش از ولادتش، انبياي الهي چون آدم و نوح و ابراهيم مصيبتهاي او را ميشنوند و بر مظلوميتش اشك ميريزند.
در حالي كه جدش رسول خدا(ص) اعضا و جوارح او را كه همان محل فرود آمدن شمشيرهاست، ميبوسد و در غربت فرزندش گريه ميكند.
در حالي كه پدرش اميرمؤمنان (ع) در كنار شطّ فرات ميايستد و مصائب فرزندش را بر ابنعباس بازگو ميكند و چنان بر او ميگريد كه محاسنش تر ميشود و اشك بر سينه مباركش ميريزد. آنگاه كه مادرش زهرا (س) قبل از ولادتش بر او محزون و غمگين ميشود و براي ميوه دلش اشك ميريزد.
در حالي كه برادرش حسن(ع) در حالي كه در اثر سمّ در بستر شهادت قرار گرفته، او را بغل ميكند و با خبر دادن از مصائب روز عاشورا بر او گريه ميكند.
در حالي كه امام سجاد(ع) عمري را با ياد كربلا ميگذراند و هيچ آبي را جز با اشك ريزان بر مصائب پدر گرامياش نمينوشد.
در حالي كه امام صادق و كاظم(ع) در ايام محرم غرق در ماتم و گريه ميشوند و لبخند از لبانشان محو ميگردد و خودشان روضه خوان جد غريبشان ميشوند.
در حالي كه امام رضا(ع) غمنامه خويش را در عزاي جد بزرگوارشان ميسرايد و يادآوري روز عاشورا را مايه مجروح گشتن پلكها و ريزان شدن سيل اشكهاي خود ميشمارد.
و آنگاه كه امام زمان(عج) خود را نوحهخوان هميشگي و گريه كننده هر شب و روز مصيبتهاي جد بزرگوارشان ميداند و گريه كردن بر او را تا آنجا كه به جاي اشك، خون از ديده ببارد، وظيفه خود ميداند.
از آن واقعه قرنها ميگذرد؛ اما شعله عشق حسيني همچنان در دلها فروزان است؛ چرا كه به فرموده پيامبر(ص) « از شهادت حسين(ع) حرارتي در قلبهاي مؤمنان است كه هرگز به سردي نميگرايد».
آري! اين عشق و شور حسيني كه هرساله با آمدن محرم به اوج خود ميرسد، وديعهاي است از سوي خداوند در دلهاي مؤمنان.
